قاتل داداشی با فریاد الله اکبر اعدام شد/شبه در سن علیرضا
قاتل روح الله داداشی در حالی صبح امروز پای چوبه دار رفت که برخی باور داشتند چون سن وی هنوز به 18 سال نرسیده است، نماینده مدعی العموم باید دستور توقف اجرای حکم را دهد که وی این موضوع را رد کرده و قاتل قوی ترین مرد ایران و جهان با شعارهای الله اکبر به مقصد جهان باقی بدرقه شد. به گزارش خبرنگار اعزامی مهر، انبوه جمعیت از ساعت یک بامداد امروز سی ام شهریور یکهزار و سیصد و نود به سمت خیابان پونه غربی واقع در گلشهر کرج روانه شده بودند که برخی خبرگزاریها و سایتهای خبری تعداد آنان را نزدیک به پانزده هزار تخمین زدند که البته ده هزار نفر به واقعیت نزدیک تر است.
در لابلای جمعیت زمزمه هایی مبنی بر توقف اجرای حکم به واسطه سن علیرضا که هنوز به عدد 18 نرسیده بود، به گوش می رسید و اینکه نماینده دادستانی و مدعی العموم لحظاتی بعد مانع از اجرای حکم خواهد شد اما مقام قضایی حاضر در آئین قصاص با این استدلال که قاتل به بلوغ شرعی 18 سالگی رسیده است، این فرضیه را رد کرد تا پای قاتل یک قدم به چوبه دار نزدیک تر شود. حوالی ساعت 5 بامداد بود که علیرضا با یک دستگاه ون به محل اجرای حکم آورده شد، دستهایش می لرزید و پاهایش توان حرکت نداشت، مرگ را پیش رو می دید و ترس تمام وجودش را احاطه کرده بود؛ نام ائمه اطهار را زیر لب زمزمه می کرد و به امام رضا (ع) متوسل شده بود. واکنش ها نسبت به حضور علیرضا در محل اجرای حکم متفاوت بود، برخی کف و سوت می زدند و برخی شعار الله اکبر سر داده بودند. دست آخر این فریاد الله اکبر بود که در جمع طنین انداز شد تا ذکری آرام بخش بدرقه علیرضا به سمت جهان باقی باشد. در حالی که نیروی انتظامی از رسانه های جمعی و گروهی خواسته بود از اعزام تصویربردار و عکاس خودداری کنند اما تلاش دادگستری برای تحقق خواسته اش ناکام ماند و علاوه بر عکاسان خبری، هزاران شهروند از طریق دوربین های دستی و گوشی های موبایل نسبت به ضبط لحظه به لحظه اعدام اقدام کردند.
به گزارش مهر، همچنین تلاشها برای جلب رضایت اولیای دم نیز ناکام ماند و آنان خواستار اجرای اعدام شدند. با افزایش لحظه ای جمعیت، بر تلاش نیروی انتظامی برای دعوت شهروندان به آرامش افزوده می شود و صدایی که خواستگاه آن بلندگو بود، مردم را به سکوت دعوت می کرد. ازدحام جمیعت موجب واژگونی جایگاه ویژه خبرنگاران شد که البته تلفات جانی در پی نداشت. علیرضا که سوژه اصلی تماشای پانزده هزار نفر جمیعت بود، در حالی که اشک از چشمانش جاری بود، نام مادرش را صدا می زند و از او می خواست که مانع از اجرای حکم شود؛ آخر والدین قهرمانان زندگی فرزندان هستند و آنان گمان می کنند هیچ موجودی قوی تر از پدر و مادر در زندگی وجود ندارد. خانواده علیرضا که بی مهابا گریه می کردند و فریاد می زدند تا آخرین لحظه به رضایت اولیای دم دلخوش بودند که دست آخر نیز چنین نشد و حکم راس ساعت 5 و 25 دقیقه بامداد به اجرا در آمد. به گزارش مهر، جنازه علیرضا توسط یک دستگاه آمبولانس به پزشکی قانونی منتقل شد و سی هزار چشم گریان آهسته آهسته محل را ترک کردند، وی به جزای عملش رسید اما مشخص نیست داغِ دل خانواده داداشی تسکین پیدا کرده باشد یا خیر؟
نمایـــش
0 نظر
مطلب بعدی
مطلب قبلی
